باقی شعرهایم را با چشمانی خیس می کویم آغاز پایان چه فاصله ی کمی یک چشمک ؟؟؟ دیشب شادی امشبم زاری چه کوتاه بود میام شادی و زاری امشبم باز پوست تر می کنم نرم نرمک !!! تو با بیگانگان رفتی بی خیال من نگرفتی از نگاهم حتی شرمک !!! برو حرفی نیست برو من می مانم و انتظار حتی یک اخمک . امیدی نیست ... . تا بعد ... .
اینم یه شعر از خودم :
نوشته شده در سه شنبه 86/4/5ساعت
1:28 عصر توسط ساجد بهشتی نظرات ( ) |
Design By : Pichak |