سلام دوستان گلم بعد از اینکه دو تا وبلاگم رو تو بلاگفا لطف کردن بستن اومدم اینجا به این خونه قدیمیم تا شاید دوباره شروع کنم کمکم کنید .. .
اینک که ترانه ی دلم، قلم را به رقص واداشته می خواهم خود، آهنگساز رقص اندیشه هایم باشم. می خواهم پاک از هر تاریکی، زلال وروشن از بی تابی کلبه ی حضورت بگویم. صاحبم، باش تا آرامش تمام بی قراری هایم باشی. خسته از هر کبودی و سیاهی و بیزارم از زردی ها. طلب سبز بودن دارم. پر از شوق حضورت، پر از شور جوانی می خواهم ترانه های زندگیم را خود بنوازم. می خواهم سلطان روزگارم باشم تا بندگی ات لایق ام گردد. بزرگ بزرگوار، مبادا آن ثانیه ای که آیینه ی دلم تهی از نور عشق تو باشد. بگذار از هر آیینه عاشقتر باشم و محتاجترت. بگذار معرفت تو، غوغایی در دلم افکند تابه ملکوت آرامش عروج کنم. یاری ام ده تا در گذر از تونل زمان ، یاد تو روشن کننده ی مکان حضورم باشد. و نور مهربانی هایت بر جای جایی که گام می نهم مشهور گردد. محبوب معشوق، بانگ هزارن نیاز بر خواسته از گلدسته ی دلم را به نماز قناعت خاموشی ده. و تسبیح شکر را دردل دستهایم همواره بسپار.
آفرینشگر! در طلب این همه نیاز پا به آستان مقدست نگذاشته ام آمده ام تا سنت شکنی کنم و سجده ی سپاس بر سجاده ی گسترده ی این همه نعمت گذارم.
Design By : Pichak |