سفارش تبلیغ
صبا ویژن

نازمن خداست

سلام ... .

خوبید ؟؟؟

برای کفتن حرفی ندارم فقط این شعرارو میزارم .... .

راستی منتظرم ... منتظر یه ... .

 

دوست دارم تو را تا به اوج آنچه فنا می نامیدش

هرچند در مرام شما جائی برای عشق قصه مانند شاهزاده و گدا نباشد

من گدازاده ای از دیار بی نامی

تو شهزاده ی خیال و اوهامی

راهی بین و من تو برای وصلت نیست

تو شهزاده ی شادابی و من پیرم  ...

دوستت می دارم تا هستم و هستی

تو رو با معشوقت خوش باشی

شب خوش

من می مانم

سالهاست در زندان عشقت به زنجیرم ...

سرنوشتم دیوانه بودن توست

سرنوشتت بی تفاوتی به من خسته دل

خوش با سرنوشت طاووس مانندت

من از ازل تا ابد تسلیم تقدیرم ...

خلقت من و تو بدین سان بود

نه من محکومم نه تو متهم

خواست خداوندگار بود

این چه زادنی بود ؟؟؟
چه حیاطی بود ؟؟؟
چه عشقی بود ؟؟؟

من از دست خدایمان دلگیرم ...

نه او هم گناهی ندارد ...

مختارم !!!

خود خواسته ام

من از بروج شوم آسمان تحت تاثیرم ...

نی بروجم کاره ای نیست ...

خدا هم کاره ای نیست ...

حتی تو هم کاره ای نیستی ...

هر که خواهد دلش حرفی زند

من از اول بسم الله در حرف مردم تفسیرم ... .

 

 

یه شعر دیگه دارم به اسم ترس برای اونا که خیلی می ترسن :

 

ترس ...

اوهامی خیال انگیز ...

ترس از دل است ...

از تیره دلی ...

بر زمینت می زند همچون غرور

از هرچه ترسی آید بر سرت کرور کرور

ترس پیش بنده عاری بس بزرگ

تو هم همزاد اوئی

برتر از اوئی

ترس فقط پیش یکتا خدا

ترس ننگت آورد

بند تنگت آورد

ترس می کندت چون برده

رنجور ...

آشفته ...

بی زبان ...

پر تمنا

ترس از بن برکن از وجود خویشت

خویشتنت را خوار می سازد

تیشه بردار

زن ...

محکم زن ...

برکن ترس را ز جا

یاد خداوندگار آرامش دل

است دشمن ترس و هرچه ز ترس

خدا صاحب ترس است

ترس فقط پیش خداست

دست سوی خدا آور

خدائی غرق کشده در کرم و وفا

 

 

ممنون نظرات شما ... .

علی یارتون ... .

تا بعد ... .


نوشته شده در سه شنبه 86/4/5ساعت 1:28 عصر توسط ساجد بهشتی نظرات ( ) |


Design By : Pichak